کد خبر 1062979
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۴
«پانزده خردادی‌ها» کرونایی‌ها را کفن کردند+تصاویر

زیپ کاور برای تیمم باز میت می‌شود، برای لحظه‌ای نگاهم به پیکر بی‌جان می‌افتد، انگار همین حالا از فرط خستگی برای چندلحظه چشمانش را روی هم گذاشته تا دقایقی استراحت کند اما این خواب، خواب ابدیست.

به گزارش مشرق، در روستا از هر که سراغ صحن و سرای امامزاده را بگیری،‌ مسیر تنها قبرستان ده را نشانت می‌دهند. قبرستانی دور از روستا. قبرستانی غریب و امامزاده‌ای غریب‌تر. سنگ قبرهایی نو و کهنه؛ ترک خورده و رها. محوطه‌ای کوچک که رویش و جوانه زدن گیاهان رنگ و بوی بهار را به فضای امامزاده داده است. اما در گوشه‌ای از این امامزاده هنوز حال و هوا پاییزیست، اتاق تنگ و کوچکی که رنگ و بوی غروب دارد، غروب زندگی انسان‌ها!

بیشتر بخوانید:

گزارشی از تطهیر پیکر اموات کرونایی در تهران

درب آهنی زنگ زده اتاق باز می‌شود، چند نفر سپیدپوش از اتاق خارج می‌شوند، چند دقیقه روی سنگ قبرها به انتظار می‌نشینند، از حرکات آهسته لب‌هاشان پیداست ذکری را زیر لب زمزمه می‌کنند، صدای آمبولانس از دور به گوش می‌رسد، سپیدپوشان با شنیدن صدای آمبولانس به سمت همان اتاق کوچک راهی می‌شوند. آمبولانس وارد فضای امامزاده می‌شود، در چشم بهم زدنی درب آمبولانس باز می‌شود، جنازه‌ای را از آمبولانس خارج می‌کنند و بلافاصله آن را روی تخت اتاقک تنگ و تاریک قرار می‌دهند. یکی از همان آدم‌های سپیدپوش می‌گوید، چندسال با سرطان دست و پنجه نرم کرد اما کرونا امانش نداد. شخص دیگر زیر لب دعایی را زمزمه می‌کند و می‌گوید خدایش رحمت کند.

زیپ کاور برای تیمم باز میت می‌شود، برای لحظه‌ای نگاهم به پیکر بی‌جان می‌افتد، انگار همین حالا از فرط خستگی برای چندلحظه چشمانش را روی هم گذاشته تا دقایقی استراحت کند اما این خواب، خواب ابدیست. سکوت سنگینی فضای اتاق را فراگرفته، یکی می‌گوید این اموات خیلی غریبند. غریبانه فوت می‌کنند و غریبانه‌تر دفن می‌شوند، کسی بدرقه‌شان نمی‌کند و در این لحظات آخری که جسمشان روی زمین است چشم امید خانواده‌شان به ماست که به صورت صحیح و کامل تطهیر شوند. هرچند در دل این کویر خبری از امکانات غسل اموات نیست اما ما هم بنابر فتوای رهبری این اموات را با تیمم به خاک می‌سپاریم. تیمم میت انجام می‌شود بدن بی‌جان در کفن سفیدی پیچیده می‌شود، طلبه‌ای برای خواندن نماز میت به جمع سفیدپوشان اضافه می‌شود.

*دفن غریبانه اموات مبتلا به کرونا

مادر و دختر تنها و از فاصله دور نظاره‌گرند از وضعیتی که در آن قرار گرفته‌اند بهت زده‌­اند، برخی دیگر با فاصله بیشتر از دور مراسم خاک سپاری را نظاره‌گرند، عده‌ای جرات نزدیک شدن را ندارند و مادر و دختر هم با اصرار پرسنل بهداشت از محل خاکسپاری دور نگه داشته شده‌اند. پیکر بی‌جان برای خاک سپاری توسط تعدادی از طلبه‌های جهادی برای چند لحظه کنار قبر قرار می‌گیرد، صدای فریاد در آرامستان می‌پیچد، شوک و تردید از چهره بستگان می‌بارد، مادر تمنا می‌کند که برای لحظه‌ای صورت همسرش را ببینید و با او وداع کند اما بستگان سد راهش می‌شوند.

وقت تنگ است، نمی‌­توان ناظران بهداشت را بیش از این در انتظار گذاشت، جنازه برای چند لحظه کنار قبر قرار می‌گیرد، یکی از طلبه‌ها با فاصله کنار جنازه می‌نشیند برای دقایقی دعایی را زمزمه می‌کند، خواندن دعا که به پایان می‌رسد پیکر بی‌جان توسط طلبه‌ها، یا حسین گویان درون قبر قرار می‌گیرد، صدای فریاد مادر و دختر در آرامستان می‌پیچد و شاید این وداع تلخ با پدر برای همیشه در گوشه ذهن ما باقی بماند.

*من یکی از روحانیون دیار پانزده خردادم!

خودش را اینگونه معرفی می‌کند، علی صادقی هستم، یکی از روحانیون دیار پانزده خرداد یا همان شهرستان ورامین. صحبت از ورامین که می‌شود یا کفن پوشان قیام پانزده خرداد در ذهنم تداعی می‌شود، و جالبتر اینکه همین مردم یک روز کفن پوشیدند تا از انقلابشان دفاع کنند و امروز هم داوطلبانه امواتی‌های کرونا را کفن و نفن می‌کنند. می‌پرسم حاج آقا این روزها در دل این بیابان چکار می‌کنید؟ از وقتی که بحث شیوع ویروس کرونا پیش آمد و برخی از هموطنان به دلیل ابتلا به این بیماری جان خود را از دست دادند، از باب وظیفه و تکلیف برای بحث تجهیز و تطهیر اموات به صورت جهادی و از باب وظیفه اعلام آمادگی کردیم و از همان ابتدا مشغول به این کار شدیم، همه بچه‌ها داوطلبانه مشغول به این کار هستند و سی نفر از طلبه‌های آقا و پانزده خانم درحال انجام این کار هستند، روزهای ابتدایی 5 الی 6 نفر به دلیل ابتلا به کرونا در این شهر جان خود را از دست می‌دادند که در روزهای منتهی به اواخر عید این رقم به صفر رسیده بود اما بازهم شاهد افزایش تعداد فوت‌شدگان هستیم. 

روزهای اول ترس از ابتلا به بیماری داشتیم اما وقتی این ترس در مقابل جهاد و واجب بر زمین مانده قرار می‌گیرد ترس کنار می‌رود و وارد میدان می‌شوی. از اولین روزی که از روحانیون درخواست شد برای انجام این امر واجب حضور پیدا کنند خانواده نگران حضورمان بودند و روزهای ابتدایی حتی تجهیزات کافی وجود نداشت، اما بحث مخالفت مطرح نبود بلکه بحث مراقبت مطرح بود و با کمک خدا مشکلات رفع شد و درحال حاضر بیش از یک ماه است که مشغول به انجام این کار هستیم و دو هفته‌ای هست که منزل نرفته‌ایم.

*روی دلتنگی‌مان پا گذاشتیم

حاجی می‌گوید دو دختر خردسال دارم، می‌پرسم دلنتگشان نیستی؟ با حالتی عجیب پاسخ می‌دهد خیلی! اما در فضای مجازی با هم در ارتباطیم و هرشب فرزندانم را می‌بینم اما خب این موضوع جای کنار خانواده بودن را نمی‌گیرد همه بچه‌های طلبه برای خانواده‌هایشان دلتنگند اما اگر روی دلتنگی‌مان پا نگذاریم کار روی زمین خواهد ماند. اقدامات ما در مقابل تلاش‌های رزمندگان در دفاع مقدس هیچ است، آنها راهی میدان جنگی می‌شدند که معلوم نیست برگردند.

از لحن صدایش مشخص است که گرما و شرایط سخت چند ساعت ماندن در این لباس کار راحتی نیست، با همان صدای خسته می‌گوید تا زمانی که نیاز باشد در این میدان می‌مانیم، از همان روزهای اول تیم‌هایی را برای حضور در اینجا آماده کردیم، هر تیم 7 الی 8 روز در این مکان حضور پیدا می‌کند و پس از گذشته یک هفته تست کرونا می‌دهد و در صورت ابتلا قرنطینه خواهد شد. افراد زیادی برای حضور در اینجا اعلام آمادگی کردند حتی بیشتر از زمانی که مشخص شده در اینجا ماندند.

*خاطرات تلخی که فراموش نمی‌کنیم

از لحظات تلخ این روزها که صحبت به میان می‌آید، می‌گوید دیدن جنازه برخی همشهری‌هایی که جان خود را از دست داده‌اند دشوار است، تدفین غریبانه اموات هم سختی خودش را دارد اما اینکه هنوز برخی افراد این ویروس را جدی نگرفته‌اند و به همراه فرزند خردسالشان در پارک یا مراکز خرید قدم می‌زنند برای ما سختـتر است، همین افراد ممکن است ناقل باشند همانطور که حضرت آقا فرمودند این کار و گناه است توقع داریم مردم به این موضوع توجه کنند. ما قبل از اینجا به همراه سی طلبه دیگر اقدام به ضدعفونی کردن شهر می‌کردیم و شب‌ها در شهر حضور میافتیم خدارو شکر هم آنجا هم اینجا مردم قدردان زحمات بودند و ان‌شاالله خداوند به همه آنها سلامتی و طول عمر با برکت بدهد.

*تافته جدا بافته از مردم نیستیم

بیشترین چیزی که ذهن مارا درگیر می‌کند شایعات فضای مجازیست تا عده‌ای از این طریق زحمات پزشکان را زیر سوال ببرند، بخش کوچک کار را ما انجام می‌دهند و برخی در فضای مجازی اعلام کردند که ما از شهر فرار کرده‌ایم اما ما همینجا کنار مردمیم دیدیم که یکی از رفقای ما با اینکه همسرش را در بیمارستان از دست داد اما از خدمت کردن دست نکشید، طلبه‌ها همیشه کنار مردم بودند و حالا هم کنار مردم هستند و خودشان را تافته جدابافته از مردم نمی‌دانند.

*رعایت بهداشت از اصول کار است

وقت حمیدرضا حاجی شریف از طلبه‌ها را برای چند دقیقه می‌گیریم، از او درباره علت حضور در اینجا می‌پرسم، حاجی می‌گوید حضور ما فقط به اینجا ختم نمی‌شود، از ابتدای شیوع کرونا مباحثی مانند تولید محلول ضد عفونی کننده، تولیدماسک و کفن و دفن میت‌ها را مد نظر قرار دادیم و از دو ماه پیش طلبه‌ها از ساعت 7 صبح تا نیمه شب اقدام به کارهای جهادی می‌کنند. از طریق سازمان تبلیغات شهرستان‌های قرچک ورامین و پیشوا اقدامات و هماهنگی‌های لازم صورت گرفت و اکنون مباحث تیمم و تلقین و دفن میت به صورت کامل انجام می‌شود. در قالب سه گروه فعال هستیم و تمام اقدامات ما زیر نظر شبکه‌ بهداشت منطقه با رعایت کامل اصول بهداشتی انجام می‌شود.

*توزیع روزانه دو هزار محلول بهداشتی

خدمات جهادی و داوطلبانه طلاب فقط به همین کفن و دفن ختم نمی‌شود، آنها خودشان ماسک مورد نیازشان را تولید می‌کنند تا هزینه‌ای به نظام بهداشت و درمان تحمیل نکرده باشند، محلول ضد عفونی تولید می‌کنند و آن را محله به محله توزیع می‌کنند. حاج آقا می‌گوید، همه شهرهای کشور درحال حاضر به حضور جهادگران نیز دارد، ما هم مانند سایر طلبه‌ها، بسیجیان و داوطلبان درحال انجام اقدامات هستیم ما در شهر تقسیم کار انجام دادیم، بچه‌های بسیجی اقدام به ضدعفونی کردن شهرها می‌کنند و سایر داوطلبین نیز اقدام به تولید و توزیع مواد بهداشتی می‌کنند، روزانه دو هزار محلول سطوح را منزل به منزل پخش می‌کنیم و سعی می‌کنیم توصیه‌های بهداشتی را هم به مردم آموزش دهیم به طور مثال امروز با کمک خادمین حرم پک‌هایی را آماده کردیم و خادمین با لباس خادمی اقدام به توزیع این پک‌ها کردند.

*حالمان خوب شد

این اقدامات حال ما را خوب کرد، من شاید روزانه فقط یک ساعت فرزند و همسرم را ببینیم اما واقعا کمک کردن به مردم حال ما را خوب می‌کند، معتقدیم خانواده ما هم درحال جهاد هستند به دلیل اینکه دوری ما را تحمل کردند، یقین دارم اجر خانواده‌ها بیشتر از ماست و خوشبختانه خانواده ما نیز در این امر خیر کمک زیادی به ما کردند. در ادامه صحبت‌هایش اشاره‌ای به شایعات فضای مجازی می‌کند و ادامه می‌دهد، مادری را خاک می‌کردیم، انگار که یکی از عزیزان خودمان را خاکسپاری می‌کنیم و تمام مستحبات را برای فرد فوت شده رعایت می‌کنیم برای متوفی دست به دعا برمی‌داریم اما برخی در فضای مجازی این اقدامات را زیر سوال می‌برند، خوشبختانه متقاضیان زیادی وجود دارد و برخی مواقع داوطلبین از ما گلایه می‌کنند که چرا از آنها دعوت نشده است. 

 *آیا خودت را برای چنین روزی آماده کرده‌ای؟

از آرامستان خارج می‌شویم نگاهم به نوشته پشت آمبولانس می‌افتد، همان آمبولانس حمل اموات؛ «آیا خودت را برای چنین روزی آماده کرده‌ای؟» جمله‌ای پرمعنا، سفر آخرت از همین جا شروع می‌شود، واقعا به چنین روزی فکر کرده‌ایم‌؟

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۳۰
    9 5
    ایرانی با هرشغلی و لباسی خدمت کند ایرانیست دمش گرم
  • IR ۱۱:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۳۰
    5 1
    دم شما گرم. ای لعنت به هر چی سلبریتی پر مدعا. کجا هستند این عروسکهای غرب زده. الان ایران در خطر است. فرزندان عمو کوروش کجایید؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس